بیوگرافی

آنا کی (متولد 1999، تهران، ایران) هنرمندی است که آثارش پیچیدگی‌های هویت معاصر را از طریق درگیری عمیق با واقعیت‌های تاریخی و اجتماعی جامعه‌اش بررسی می‌کند.

کارهای اولیه او با مطالعات مدل زنده شروع شد، که به نظر او به عنوان وسیله ای برای درک رابطه بین بدن انسان و واقعیت اطراف آن است. این رویکرد بنیادی بر سیالیت و بیان فیگور تأکید می‌کند و هنر او را در پیوند و بی‌واسطگی انسانی پایه‌گذاری می‌کند.

در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، مواجهه او با نقاشی مینیاتور ایرانی، رنگ‌های زنده، ترکیب‌بندی‌های پیچیده و داستان‌گویی لایه‌ای را وارد عمل او کرد. با این حال، این تأثیر به عنوان یک نقطه عزیمت به جای یک ویژگی تعیین کننده مورد استفاده قرار گرفت. با گذشت زمان، روند او به تدریج از چارچوب های سنتی دور شد و دیدگاه های شخصی شکل گرفته توسط فیدهای خبری زودگذر و تصاویر زودگذر رسانه های اجتماعی را در خود جای داد. این منابع در تحقیقات او در مورد حافظه و ماهیت گذرا آن نقش اساسی داشتند.

در آخرین آثار او، واکنش غریزی به انرژی های اجتماعی پر جنب و جوش منعکس شده است. این قطعات که در دوره‌های تحول خلق شده‌اند، از به یاد ماندن رویدادها اجتناب می‌کنند، در عوض واکنش‌های عمیقا شخصی به هرج و مرج بیرونی را به تصویر می‌کشند. عکس‌های جمع‌آوری‌شده – چه آشنا و چه ناشناس – به‌عنوان خاطرات تکه‌تکه‌شده در ترکیب‌بندی‌های لایه‌ای تغییر کاربری داده می‌شوند و موارد زودگذر و فراموش‌شده را دوباره تصور می‌کنند.

هر نقاشی تحت یک فرآیند دقیق ساخت و ساز و ساختارشکنی است. ارقام اضافه می شوند، پاک می شوند و در طول زمان تغییر شکل می دهند و آثاری را خلق می کنند که به صورت ارگانیک بدون نتایج از پیش تعریف شده تکامل می یابند. عدم تکمیل فوری این قطعات را با حس گذر زمان آغشته می کند، زیرا لایه ها برای تشکیل یک کل منسجم جمع می شوند. حتی با ناپدید شدن ارقام، ردپای آنها باقی می‌ماند، که حاکی از تأثیر ماندگار چیزی است که زمانی وجود داشته است.

در رویکرد او عمدا از روایت های ساده انگارانه اجتناب می شود. نقاشی ها نه ستایش می کنند و نه محکوم می کنند. آنها در مقابل اعلامیه های ایدئولوژیک مقاومت می کنند و در عوض بر تنش بین شکنندگی و انعطاف پذیری انسان تمرکز می کنند. فیگورها به‌عنوان پازل‌های تکه تکه‌شده عمل می‌کنند که در لحظه‌ای منجمد در زمان کنار هم قرار می‌گیرند – نمایشی بصری از جستجوی معنا در هرج و مرج. تصاویر آشنا از بافت اصلی خود خلع شده و به معانی جدیدی که از طریق عدم قطعیت و دگرگونی پدیدار می شوند، تغییر شکل می دهند.

از طریق این فرآیند لایه‌ای، هنر او تعادل ظریفی را بین نور و تاریکی نشان می‌دهد که بازتاب متقابل پایدار امید و ناامیدی در تجربه انسانی است.